بدترين دنباله هاي تکنولوژيکي
نوشته شده توسط : مهدی فیضی

ويندوز ويستا (عرضه: ژانويه 2007)
 

از چرخش دايره ي آبي سردرگمي تا فرآيند دشوار دسترسي به هر فولدر، ويستا روشي در اختيار دارد تا باعث گردد که حتي شايسته ترين کاربران نيز احساس يک ماهي خارج از آب را داشته باشند (و آرزو کنند که ايکاش هر اقدامي باعث نمايش يک واکنش يکسان و مخالف با درخواست مجوزهاي آزاردهنده نمي شد). کاربران تازه کار حتي نمي توانستند به اين نسخه اعتماد کنند و موارد متعددي از Backup تصادفي تمام درايوهاي ديسک سخت بر روي درايو D: (و به حداکثر رسيدن استفاده از حافظه با يک کليک واحد) گزارش شد. اگر Stiky Keys که بطور خودکار توسط صفحه کليد فعال مي شد کافي نبود تا شما را براي روزهاي خوب XP دلتنگ نمايد، ما مطمئن هستيم که منوي سرهم بندي شده ي Start و پانل کنترل ويستا اين توانائي را داشتند. بله، ما مي دانيم که تقريباً همه چيز از جمله ويژگي آزاردهنده ي AutoTuning در ويندوز ويستا مي تواند بر اساس خواسته هاي شما تنظيم شود، اما آيا وادار نمودن يک دنباله به اينکه حداقل به اندازه ي نسخه ي ارزانتر قبل از خود خوب کار کند بايد به ساعتها تحقيق و دستکاري نياز داشته باشد؟ ما که اينطور فکر نمي کنيم.

Adobe Acrobat 8 (عرضه: نوامبر 2006)
 

شرکت Adobe با عرضه ي اين ارتقاء براي نسخه هاي قبلي Adobe Acrobat، با مقياس کامل به دنياي باگها قدم گذاشت. حتي با وجود تعهد قابل احترام بخش پشتيباني فني Adobe به ارائه ي راه حلهائي براي اين نرم افزار کاربردي رايگان اما ضروري، تلاشهاي کاربران بي نتيجه بود و آنها در نياز خود به راهي براي دسترسي به فايلهاي PDF بدون دردسرهاي مختلف و سقوط سيستمهايشان باقي ماندند. نسخه هاي فرعي عرضه شده هر دو نرم افزار Acrobat و Acrobat reader را خراب مي کردند و نصب مجدد اين نرم افزارها تنها بعضي از مشکلات را بطور موقتي برطرف مي نمود. در حاليکه بسياري از مصرف کنندگان به دنبال يک راه حل سريع براي مشکلات نسخه ي 8 خود بودند، FoxIt Reader به يکي از پردرخواست ترين جايگزينهاي رايگاني که براي سر و سامان دادن به اين آشفتگي بارگذاري شدند، تبديل گرديد. اين در حالي بود که بقيه ي کاربران مبهوت و سردرگم به يک فرآيند بازگشت به نسخه هاي قبلي پناه بردند. دفعه ي بعد که کامپيوتر شما براي بروزرساني نسخه ي 8 (که بسيار کند نصب مي شود) فرياد کشيد، مجدداً درباره ي افزودن به آشفتگي اين نسخه ي متورم فکر کنيد. بسياري از مرورگرها (نظير Safari) راه حلهاي قابل قبولي را ارائه نموده اند تا شما را مجبور به خرد کردن حافظه ي مجازي کامپيوترتان ننمايند.

Tomb Raider:The Angel of Darkness (عرضه: 2003)
 

Raider:The Angel of Darkness، تنها عرضه در مجموعه ي فوق العاده مشهور Lara Croft که تنها 3 ستاره را بر روي Amazon بدست آورد، يک پديده ي «دوستش داشته باش يا رهايش کن» بود که باعث شد بسياري از طرفداران جدي اين مجموعه متعجب باشند که چرا توسعه ي آن بيش از دو سال طول کشيده است. کنترلهاي ضعيف بازي، نقشه ي نه چندان جذاب و کاهش مکرر سرعت در طول اجراي بازي باعث گرديد تا پس از عرضه ي ابتدائي آن طعم تلخي در کام بازيکنان افراطي باقي بماند. حتي شخصيت محبوب اين بازي نيز بسيار پائين تر از قابليتهاي معمول خود ظاهر شده و بسياري از رفتارها و حرکات مختص خود (که چنين شهرتي را برايش ايجاد کرده بود) را از دست داده بود. اجراي کند بازي و دفعات زياد بارگذاري تدريجاً اين بازي را به گور فرستادند و بسياري از بازيکنان تنها چند ماه پس از عرضه ي اين عنوان پر از باک با خوشحالي آن را به فراموشي سپردند.

Office 2007 مايکروسافت (عرضه: ژانويه 2007)
 

بله، ما مي دانيم که Microsoft Office 2007 براي بسياري از کاربران يک سقوط عميق به نااميدي بود که هيچکس قادر به توضيح آن نيست. جستجوهاي Google براي «Microsoft Office 2007» هزاران داستان مشروح درباره ي بدترين ويژگيهاي اين ارتقاء را آشکار مي سازد که سايت وب Office2007Sucks.net (که جزئيات دردناکي از مشکلات آفيس را روايت مي کند) تنها يکي از آنها است. آيا مي خواهيد بدانيد بدترين نکات از نظر ما چه هستند؟ کندي زمانهاي چاپ، فرمولاسيون پيچيده ي Excel و يک نوار ريبون ديوانه وار که ديگر بدون دانش ابتدائي برنامه نويسي XML قابل سفارشي سازي نخواهد بود. وقتي کاربران براي تهيه ي کپي هاي قانوني و غيرقانوني Office 2003 به وب هجوم آوردند، مايکروسافت بايد مي دانست که يک مشکل جدي در اين زمينه وجود دارد. متداول ترين راه حل براي فرار از اين آشفتگي، «Uninstall کردن نسخه ي جديد و فراموش نمودن آن براي هميشه» بود. Office 2007 براي بسياري از کاربران اولين سوژه ي مطالعه درباره ي اين واقعيت بود که چگونه آيکنهاي درخشان و يک اينترفيس جذاب به آساني نمي تواند جايگزين اين توانائي گردد که کنترل نرم افزارهاي کاربردي در اختيار مشتريان آنها قرار گيرد. بسياري از کاربران در نهايت يکصدا فرياد زدند که «خداحافظ کابوس از پيش بسته بندي شده، سلام Google Docs و Open Office».

HD-DVD (عرضه: فوريه 2002)
 

در حاليکه هر گونه اميدي براي تسلط اين جانشين DVD بر بازار در اواخر سال 2008 از بين رفت، اما به نظر مي رسيد که مشکلات HD-DVD مدتها پيش از آنکه رسماً بازار را به Blu-Ray واگذار نمايد، آغاز شده است. حتي با وجود ادغام در سيستم بازي مشهور Xbox 360، پشتيباني از اين فرمت ويديوئي از قبل منسوخ شده از ابتدا با ترديدهائي همراه بود. با يک برچسب قيمت فوق العاده گزاف در هنگام عرضه ي ابتدائي، بسياري از مردم تصور مي کردند که HD-DVD يک وسيله ي نقليه ي بيش از حد گران و غيرضروري براي رسيدن به بازار HD است، حتي با وجود عرضه ي عناوين ابتدائي نظير «Serenity» و «The Last Samurai» اما مشکل از کجا سرچشمه مي گرفت؟ افراد زيادي معتقدند اين پيش بيني شکست بود که نهايتاً به نابودي اين استاندار منتهي گرديد (درست مانند بازار سهام)، اما گروه ديگري به مواردي نظير هزينه ي بسيار بالاي خريد ابتدائي، برخورداري از نصف ظرفيت ذخيره سازي Blu-Ray و اين واقعيت که هيچيک از فروشندگان مهم عجله اي براي پيوستن به اين اردوگاه را نداشتند، اشاره مي کنند.

Atari Jaguar (عرضه: نوامبر 1993)
 

احتمالاً Atari Jaguar مي تواند برنده ي مسابقه ي پيچيده ترين اينترفيس کاربري در تاريخ هر محصولي باشد. کنسول بازي اوليه ي Atari با افتخار کامل توانست موفقيت را با يک جوي استيک و يک کليد بدست آورد، در حاليکه Jaguar به يک ترکيب عجيب از چيزي که رفتار آن به يک کنترل از راه دور و يک تلفن با صفحه کليد عددي شباهت داشت، مي باليد. در حاليکه بازيهاي اندکي ارائه شدند که ارزش پذيرفتن يک کنسول خاک گرفته را «به ياد روزهاي خوش گذشته» داشته باشند (نظير Aliens vs. Predators و Doom)، اما اين کنسول بطور کلي نتوانست وعده هاي 64 بيتي خود را برآورده سازد. موضوع عجيب تر، درج نرم افزار Virtual Light Machine براي توليد يک نمايشگر Virtual Light بود، همانند چيزي که امروزه بطور رايگان در پخش کننده هاي موسيقي مشاهده مي کنيد. شايد اگر Atari بر روي توليد عناوين بهتر و يک کنترلر کاربرپسندتر متمرکز شده بود، نيازي به اين همه مخلفات و نورهائي با ترکيب عجيب نداشت.
باتري iPhone 3GS (عرضه: ژوئن 2009)
طرفداران متعصب iPhone 3GS اکنون صف کشيده اند تا تلفنهاي خود (که قيمت آنها اکنون به 99 دلار کاهش يافته است) را با نسخه ي کاملتر 3GS ارتقاء داده و يا دليلي براي نگهداشتن تلفنهاي فعلي خود پيدا کنند (البته غير از برچسب قيمتي). مشکل داغ شدن بيش از حد باتريهاي 3GS مي تواند دليل خوبي براي اين گروه باشد. سلول باتري که بر اساس گزارشهاي ارائه شده دماي بسيار بالائي را در در داخل تلفن ايجاد مي کند (به اندازه ي کافي بالا براي تغيير رنگ گوشيهائي که داراي رنگهاي روشن هستند)، يک مشکل جدي را بوجود آورده و اين تيتر داغ باعث گرديده تا بسياري از صاحبان تلفنها درباره ي طول عمر و سلامت واحدهاي گرانقيمت جديد خود سئوال کنند. در حاليکه هيچ نشانه اي از فراخواني تلفنهاي 3GS و يا باتريهاي آنها در آينده ي نزديک به چشم نمي خورد، مشتريان در سردرگمي خود درباره ي اينکه آيا تلفن جديدشان نهايتاً بيش از حد داغ خواهد شد يا خير باقي مانده اند. ويژگيهاي جذاب Copy & Paste که اکثر کاربران در نسخه ي جديد iPhone به دنبال آنها هستند به هيچوجه نمي توانند اين وضعيت را توجيه نمايند.

هر چيزي از Sega پس از Genesis (عرضه: Dreamcast 1998، Saturn نوامبر 1994)
 

اين يک داستان غم انگيز ديگر درباره ي دنباله هاي کنسولهاي بازي از شرکتهاي معتبري است که خيلي زود با شکست مواجه شدند. در حاليکه هر واحد بازي نمي تواند به اندازه ي اسلاف خود بطور ديوانه واري موفق باشد، اما خط Genesis محصولات Sega با دو کنسول بازي دنبال شد که بسياري از بازيکنان غيرجدي حتي نمي توانند آنها را به ياد بياورند: Dreamcast و Saturn (که حتي از برادرش نيز گمنام تر بود). ژاپن توانست هر دو واحد را براي مدت چند سال پس از شکست آنها در ايالات متحده از طريق پشتيباني گسترده و حتي عرضه ي بيش از 100 عنوان خاص بازار خارجي حفظ کند. با اينحال، بسياري از طرفداران کنسولهاي بازي Sega که مسير محصولات اين شرکت را دنبال کرده بودند تا در انتها متوجه شوند که عرضه ي بازيهاي آن درخشان تر اما در عين حال با فواصل زياد و پراکنده شده است، نهايتاً با مرگ اجتناب ناپذير حماسه ي Sega مواجه گرديدند. پوشش خبري سيستمهاي جديد و همچنين عدم موفقيت در پشتيباني خرده فروشي، پايان دوران Dreamcast را رقم زد، حتي عليرغم اين واقعيت که کنسول مذکور اولين نمونه در نوع خود بود که پشتيباني از اينترنت و مؤلفه هاي بازي آنلاين را ارائه مي کرد.

Windows ME (عرضه: سپتامبر 2000)
 

بدون شرارتهاي ويندوز Millennium Edition (ME) ما اکنون کجا بوديم؟ در اينصورت از کجا مي توانستيم سوژه ي تمام شوخي هاي مربوط به BSD) Blue Screen of Death) را بدست آوريم. Windows ME که احتمالاً منفورترين سيستم عامل در ميان محصولات غول نرم افزارهاي جهان به حساب مي آيد، به اتفاق آراء بعنوان بزرگترين شکست توسط مصرف کنندگان انتخاب شده است. کاربران دائماً مشکلاتي در رابطه با عدم پايداري، دشواري بارگذاري و نصب حتي ابتدائي ترين نرم افزارهاي کاربردي يا درايورها و نهايتاً درخواست ضعيف را گزارش مي دادند. احتمالاً بزرگترين نگراني مستندسازي شده درباره ي اين نسخه از ويندوز، ترکيب آن با برنامه هائي نظير Windows Media player 7 و Movie Maker بود که باعث مي گرديد رفتار ME بيشتر به يک بسته ي Spyware شباهت داشته باشد تا يک مجموعه از محصولات مفيد. اين سيستم ناتوان براي هميشه بعنوان نقطه ي پاياني دوران 9x Windows و ايجاد شتاب براي سيستم عامل بسيار دوست داشتني Windows xp و محصولات Mac به ياد خواهد ماند.

Firefox 3.0 و بالاتر (عرضه: ژوئن 2008)
 

Firefox توانست علاقه و تعداد زيادي از کاربران را به خود جلب نمايد. با اينحال، اين محصول Open Source که توانست به يک رقيب معتبر براي Internet Explorer تبديل گردد اخيراً رفتارهاي نااميد کننده اي را از خود نشان مي دهد. کاهش پشتيباني و ارتقاهائي به بعضي از بهترين ضمائم و ابزارها (نظير FasterFox) و چيزي که همانند يک سد پايدار از نسخه هاي جديد فاقد بهبودهاي قابل توجه به نظر مي رسد، وفاداري کاربران نسبت به اين مرورگر محبوب را کاهش داده و آنها را به سمت آغوش گشاده ي محصولات رقيب نظير Google Chrome و Opera متمايل مي سازد. هيچکس تاکنون مفهوم «Tabbed Browsing» (مرور سايتهاي وب با برگه هاي متعدد) را بهتر از Firefox پياده سازي نکرده است، اما با تمام پيشرفتهاي جديد در حوزه ي مرور وب که بهترين صفحات را از Firefox گرفته و موضوعات نه چندان عالي را باقي گذاشته اند، به نظر مي رسد که اين مرورگر بعنوان مادر تمام جنبه هاي شگفت انگيز درباره ي تجربه وب نهايتاً به تاريخ خواهد پيوست. ما هنوز به روح و قدرتي که Firefox با آن به بازاريابي و توسعه ي محصولات خود ادامه مي دهد علاقه داريم و در يک دنياي ايده آل، شايد همين ويژگي بتواند آن را از شرايط فعلي نجات دهد. گرچه، درحال حاضر اميدواريم نسخه ي جديد و پر از مشکل اين مرورگر بتواند در برابر بدنامي روزافزون خود مقاومت کند.

Samsung Blackjack II (عرضه: دسامبر 2007)
 

داشتن يک Samsung Blackjack هرگز يک نماد شخصيت نبوده است، اما گزارشها نشان مي دهند که مصرف کنندگان از واحدهاي خود کاملاً راضي بوده و به آنها وفادار ماندند، حتي با وجود کوچکترين صفحه کليدهاي QWERTY و فقدان کامل قابليتهاي WiFi. پس چرا سامسونگ تصميم به عرضه ي فرزند اين محصول گرفت و تلاشهاي خود را با Blackjack II دو برابر کرد؟ نسخه ي دوم که به شوخي بخاطر شباهت فوق العاده ي خود به مدل اول تحت عنوان Blackjack 1,5 شناخته مي شد، واقعاً داراي ارتقاهائي بود که مي توانستند نسخه ي اصلي را مغلوب سازند (نظير دوربين مگاپيکسلي و حافظه ي بيشتر)، اما صرفاً در مقابل قيمت بالاتر، با اينحال، در حاليکه امکان بارگذاري Windows Mobile 6 بر روي اولين Blackjack وجود داشت، انگيزه چنداني براي پرداخت پول بيشتر در برابر يک مجموعه ي اضافي از فناوريهائي در تلفني که اساساً همان محصول قبلي بود، احساس نمي شد، به هر حال سامسونگ يک پيشتاز در حوزه ي تلفنهاي موبايل به حساب نمي آيد، اما بايد اين حقيقت را بپذيريم که Blackjack II يک مدل جديد نبود، بلکه تنها يک اصلاحيه براي مدت قديمي تر Blackjack با هزينه ي قابل توجهي براي مشتريان بود.

مبارزه ي تبليغاتي Seinfeld مايکروسافت (آغاز: سپتامبر 2008)
 

وقتي يک شرکت کامپيوتري قدرتمند را با يک فوق ستاره مثل Jerry ترکيب کنيد چه چيزي را بدست مي آوريد؟ به نظر مي رسد که چيز زيادي بدست نخواهد آمد. اين تلاش تبليغاتي از مدتها قبل بخاطر پخش قسمتهائي از آن که در آنها Jerry به تعاملهاي روزمره و سرهم بندي شده اي با بيل گيتس مي پرداخت، به شدت مورد توجه قرار گرفته بود. محلهائي نظير يک فروشگاه کفش و گفتگوهاي عموماً کند و کسالت آور با اين اميد که يک مکالمه ي اتفاقي درباره ي کاراکترها را القاء کنند، اما آنها هيچ ارتباطي به Computing نداشتند. اين آگهي هاي تبليغاتي زودتر از دوره ي زماني در نظر گرفته شده براي آنها قطع شده و باعث گرديدند تا تماشاچيان انتظار چنداني از يک هزينه ي قريحه ي 10 ميليون دلاري (براي Jerry) و يک حضور مجلل از خود غول مايکروسافت نداشته باشند. احتمالاً زمان، استعداد و بودجه ي صرف شده براي ايجاد اين اشتباه بازاريابي مي توانست براي اصلاح مشکلات عمومي سيستم عامل مورد استفاده قرار گيرد. گذشته از کاري که آنها با پول خود انجام مي دهند، ما مشتاقانه منتظر ادامه ي مبارزه ي «من Mac هستم، من PC هستم» خواهيم بود. در حال حاضر اين مبارزه براي کاربران بسيار سرگرم کننده به نظر مي رسد.

eBay امروزي
 

آيا سالهاي طلائي eBay را به ياد مي آوريد، زمانيکه کاربران آن مي توانستند در يک حراج واقعي شرکت کرده و يک معامله ي خوب در مورد عرضه هاي نه چندان شناخته شده اي را انجام داده و مجموعه هاي خود (از هر چيزي) را گسترش دهند؟ به لطف حراجيهاي «Buy it Now» و ويترينهاي eBay تجربه ي مزايده کاملاً راکد شده است، قيمتها ثابت هستند و eBay بيش از هر زمان ديگري درآمد دارد. يک فروشنده چه کار مي تواند براي تشويق آغاز يک حراجي انجام دهد که تا پيشنهاد دهندگان را جذب نمايد؟ شايد کاهش قيمتهاي ابتدائي در بعضي از موارد مفيد باشد. اما در حاليکه eBay حتي در هزينه هاي ضميمه Paypal نيز مبالغ بيشتري را دريافت مي کند و با وجود بازار اشباع شده در مرود اکثر محصولات، فروشندگان چاره اي غير از فهرست کردن هزينه هاي بالاي عرضه ندارند تا نهايتاً بسياري از فروشها را بدون هيچ سودي انجام دهند. اگر نرم افزارهاي Sniping و مزايده هاي وکالتي توسط حسابهاي کاربري «خصوصي» ناشناخته براي فرستادن مشتريان به سمت فروشندگان بازار Amazon و آگهي هاي Craigslist کافي نيستند، سيستم Feedback جدي اين سايت (که فروشندگان را جريمه مي کند، نه خريداران) اينکار را انجام خواهد داد.

360 Notron AntiVirus (عرضه: فوريه 2007)
 

قرار بود انتخاب يک نسخه ي کامل از اين محصول ALL-in-one براي PC که کاربران مدتها براي آن انتظار مي کشيدند، با يک فرآيند نصب و ثبت نام ساده به تمام نگرانيهاي امنيتي شما پايان دهد. اما نتيجه ي نهائي براي بسياري از کاربران صرفاً يورش يوتيليتي هاي اضافي، سرعت پردازش پائين تر و دسترسي محدود شده به مفيدترين ويژگيهاي اينترنت بود. در حاليکه ما تلاش Norton براي امن نگهداشتن بازديدکنندگان وب در برابر خطراتي که در دنياي آنلاين کمين گرفته اند را تحسين مي کنيم، اما اين مجموعه بيشتر به يک پدر سختگير و وسواسي شباهت دارد تا يک مجموعه ي قابل سفارشي سازي از تسليحات مبارزه با ويروس و Spam. براي آن دسته از کاربران که تصميم گرفته اند گزينه هاي Freeware نظير AdAware و Spybot Search and Destroy را براي پر کردن فاصله ها باز نگهدارند، همپوشاني يوتيليتي ها به انباشته کردن يک توده از اضافات غيرضروري بر روي کامپيوتري شباهت دارد که از قبل با کمبود حافظه مواجه است. Notron بايد به کاري که پيش از آن به بهترين شکل ممکن انجام داده بود يعني شناسائي و ريشه کني ويروسها ادامه مي داد و بارگذاري، اعمال و تشخيص موارد اضافي را به کاربران مي سپرد. به اين ترتيب، محصولات از دامنه ي قيمتي 80 دلاري محصولات Notron در آينده نيز فاصله نمي گرفتند.

Dell Mini 9 (عرضه: سپتامبر 2008)
 

اين لپ تاپ کوچک Dell که هياهوي فراواني در رابطه با آن وجود داشت با طراحي فضاي کوچک خود دردسرهاي بزرگي را براي بسياري از کاربران بوجود آورد، هر چند که برطرف شدن بسياري از مشکلات عمده ي آن در نسخه ي 10 اين سري نيز کمک چنداني به اين وضعيت نکرد. بدترين نقص، قرار دادن عمدي کليد آپوستروف (ُ) در محلي بود که به آن تعلق نداشت: دو رديف پائين تر در نزديکي کليد Space. اين موضوع براي کاربراني که توانسته بودند انگشتان بزرگ خود را با موفقيت بر روي صفحه کليد کوچک اين محصول جا دهند، چه معنائي داشت؟ فشار دادن کليد Enter در هر باري که مي خواستيد يک آپوستروف تايپ کنيد. اين وضعيت براي آن دسته از ما که تايپ طبيعي خود را فراگرفته و به آن علاقه داشتيم، چندان جذاب به نظر نمي رسيد. Scroll بر روي پد لمسي نيز يک کابوس به حساب مي آمد، زيرا شما براي اينکار صرفاً به حاشيه ي سمت راست Track pad فوق العاده کوچک لپ تاپ محدود شده بوديد. در حاليکه ما انتظار نداريم همه چيز در نسخه ي ارزانقيمت کوچک از يک لپ تاپ تعبيه شده باشد، اما توقع زيادي نيست اگر بخواهيم از يک لپ تاپ به همان خوبي يک تلفن سلولي يا ماشين حساب کوچک استفاده کنيم.

زمينه ي مشترک
 

در حاليکه احتمالاً همه با انتخاب اين 15 مورد بعنوان بدترين دنباله ها موافق نيستند، اما خصوصيات مشترکي در بين تمام آنها وجود دارند که باعث مي شوند شايسته ي چنين عنواني باشند. موارد مشترکي که ما بطور گسترده اي درباره ي بسياري از آنها شنيده ايم عبارتند از:
- فناوريهاي ناتوان: اينها سکوها و يا ارتقاهائي هستند که مورد استفاده قرار گرفته اند تا کاربراني را تسکين دهند که از فناوريهاي موجود راضي نبوده اند، اما نمي توانستند براي عرضه ي جديدترين ويژگيها منتظر بمانند. گرفتن پولهاي ما در طول مدتي که آنها مشغول کار بر روي باگهاي محصولات خود بوده اند، کار منصفانه اي به نظر نمي رسد. اکثر ما اکنون از اينگونه اقدامات آگاهي داريم.
- عدم عرضه ي پشتيباني براي فناوريها: بسياري از موارد حاضر در فهرست ما آنقدرها بد نبوده اند، اما عملاً هيچ خدماتي 0از سوي توليدکنندگان آنها در اختيار مصرف کنندگان قرار نمي گرفته است. وقتي يک مصرف کننده در مورد محصولي به کمک نياز دارد و نمي تواند آن را بدست آورد، بايد چه کاري انجام دهد؟ احتمالاً بايد آن را در کنار جاده رها کند.
- محدود کردن محصول به فناوري: خصوصاً در مورد سيستمهاي بازي، ما شاهد مرگ پيش از موعد يک سيستم افسانه اي بخاطر عدم عرضه ي بازيهاي با کيفيت و يا تجهيزات جانبي بوده ايم. کمتر از 100 بازي خوب براي هر سيستم بازي، به هيچوجه نشانه ي خوبي به حساب نمي آيد (و انفجار بازار فروش نمونه هاي دست دوم نيز حتي از آن بدتر خواهد بود).
- فناوريهائي که تجربه ي طراحي شده توسط کاربر را محدود مي کنند: اکثر کاربران PC نمي خواهند به آنها گفته شود که چه کاري را مي توانند انجام دهند و چه کاري را نمي توانند انجام دهند، بنابراين بسته بندي سرويسها و دسترس پذيري محدود براي سفارشي سازي آنها هميشه يک ايده ي بد به حساب مي آمده است. افزايش بيش از حد پيچيدگي ويژگيها و يا نياز به سوابق برنامه نويسي براي دستيابي به پتانسيل کامل آنها از ديدگاه مصرف کنندگان توهين آميز به حساب آمده و يک روش مطمئن براي تضمين ترک نام تجاري مورد نظر خواهد بود.
منبع: ماهنامه ي کامپيوتري بزرگراه رايانه، شماره ي 125.

 




:: بازدید از این مطلب : 72
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 12 تير 1390 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: